لغت پرفیوم Perfume
از کلمه فیوم
Fume
یا دود مشتق شده است. زیرا در گذشته های خیلی دور، آتش را رایحه
چوب می دانستند
و برای تولید عطر خوش از سوزاندن مواد خوشبو استفاده می کردند.
قدیمی ترین عطرها، عطرهایی بودند که از سوزاندن چوب به دست می آمدند. انسان های ناندرتال اولین کسانی بودند که رایحه خوش ناشی از سوزاندن چوب های معطر را کشف کردند.
از گذشته های دور، بشر به دنبال داروهای گیاهی بوده تا بیماری ها را درمان کند. در بین این مواد، مواد معطری نیز وجود داشتند که از آنها
عطر استخراج می شد. بنابراین عطر و دارو خواستگاه مشترکی دارند.
روشهای گوناگون استخراج اسانس و مواد معطر از آغاز تمدن بشری توسعه یافت.
در پاکستان ادواتی مثل لوازم تقطیر سفالین کشف شده که از نظر قدمت به
۳۰۰۰ سال پیش از میلاد مربوط می شود.
رومیان اولین تمدنی بودند که از عطر استفاده نمودند و بعد از استحمام، خود را با گلاب خوشبو می نمودند. در رم باستان تعداد زیادی عطرفروشی وجود داشت. تمدن های دیگر نیز، سنت سوزاندن علف ها و چوب های معطر برای خدایانشان را در پیش گرفتند. در قرن
۱۱کیمیاگران مسلمان روش تقطیر با بخار آب را ابدع نمودند و با کشف الکل، گام بزرگی در توسعه این صنعت برداشتند. قرون وسطی را می توان دوره تیره صنعت عطر نامید. از آن دوران اطلاعات بسیار کمی در دسترس است. در قرن
۱۷و
۱۸تکنولوژی ساخت عطرهای طبیعی توسعه یافت. در اواخر قرن
۱۹، مواد معطره شیمیایی سنتز شد و از اوایل قرن
۲۰، عطریات و خوشبوکننده های زیادی وارد بازار شد.
در سال
۱۵۷۹ میلادی، کتابی به نام
Valerii Cordi Dispensatorium
در نورمبرگ به چاپ رسید که در آن نام حدود 60 قلم گیاه اسانسدار که اسانسشان به روش تقطیر استخراج شده بود را نام بردهاند.
تصور میشود که بنیانگذار شیمی اسانسها، فردی آلمانی به نام جان رادولف گلوبر باشد، در حالیکه فرانسوی دیگری به نام آنتوان لاووازیه باعث توسعه پایههای اولیه علم شیمی اسانسها گردید.
شهر
گراس(Grasse) واقع در جنوب فرانسه، سردمدار صنعت اسانس گردید و تا قرن ۱۸ تولید اسانس را در اروپا بی رقیب ساخت. روشی که در شهر مذکور ابداع گردید و بکار گرفته شد، روش جذب با استفاده از روغنهای جاذب بود که به این وسیله توانستند از گلهایی که نسبت به حرارت، حساس بودند، نظیر یاسمین، اسانس بدست آورند. رقیب شهر گراس، شهر کلن بود که بواسطه محصول مشهور خود یعنی
ادوکلن شهرت یافته بود.
تردیدی نیست که عطریات و مواد خوشبو، با تاریخ زندگی اقوام متمدن، پیوندی کهن دارد. استفاده از عطریات، دلیل بر ثروت و نجیب زادگی بود.
تاریخ نشان میدهد که استفاده از مواد معطر اعم از اسانسها و روغنهای معطر و یا بسیاری از خوشبوکنندهها (مواد معطری که برای خوشبو کردن به کار میرود) نظیر موادی که همچون مشک، منشأحیوانی و یا نظیر آبنوس و صندل، منشا گیاهی دارند، در میان مصریان، چینیان، یونانیان و رومیان قدیم رایج بود و آنان این مواد معطر را به منظور معطر کردن بدن، جامه، جای خواب و حتی در استحمام به کار میبردند.
اما استفاده از مواد یاد شده، تنها منحصر به کاربردهای فردی نبود، بلکه از موادی نظیر کندر و عود و بسیاری مواد خوشبوی دیگر در آیینهای جمعی نظیر مراسم عبادی و یا در جشنها و میهمانیها نیز استفاده میشد.
مصری های باستان در حال عطرسازی
تاریخچه عطر سازی در ایران
در سرزمین ما، ایران که خود از گهوارههای کهن تمدن در تاریخ بشر به شمار میآید، عطریات و مواد خوشبو، از قدیم تا به امروز، با زندگی و تاریخ ما عجین شده است. دلیل این امر این است که ایران، از همان دوران کهن تمدن خود، در زمره یکی از مهمترین مراکز تولید روغنها و اسانسهای معطر گیاهی بوده است تا جایی که ایرانیان باستان، با استفاده از دقت، ظرافت طبع و روح زیبایی شناسانه ایرانی خود، در صنعت ساخت روغنهای معطر تا جایی پیشرفت کردند که صنعت عطرسازی رایج در آن دوران را به هنری ظریفه بدل ساختند. عطرسازان ایرانی با خیساندن گلها و گیاهان معطر در روغنهای اشباع شده و نیز ترکیب این روغنها با یکدیگر، عطریات مطبوعی آفریدند که در سراسر جهان و به منظورهای مختلف به کار میرفت.
عطردان - از اشیاء موزه آبگینه تهران
در دوران هخامنشیان
لبیزوس
پادشاهان و نجیبزادگان ایرانی به انواع عطریات و اسانسهای معطر، علاقه و توجه فراوان داشته و پادشاهان هخامنشی و ملکههایشان و نیز درباریان آنان و همسرانشان از عطرها و روغنهای معطر گوناگون برای خوشبو و براق کردن موی سر استفاده میکردند. دینون Deinon، تاریخنگار یونانی از عطری فوقالعاده گرانبها به نام لبی زوس (Labyzos) یاد میکند که برای آرایش موهای خشایارشاه (465 ق.م) به کار میرفت.
بریده ای از کتاب تاریخی پادشاهان بزرگ، تالیف دنیون تاریخ نگار یونانی
لبی زوس حتی از مرمرک هم گران قیمت تر بود.
در یکی از نقوش تخت جمشید، تصویری از پادشاه هخامنشی وجود دارد که در پشت سر وی دو خدمتکار ایستادهاند و یکی از آنها حوله و عطردان و دیگری عوددان و عودسوز در دست دارد.
کاخ تچر (تاچارا) پرسپولیس، تخت جمشید، شیراز، مرداد ۸۸
در درگاههای شمالی کاخ تچر و نیز کاخ هدیش و در دست کسی که از ریش و سبیل عاری است، حولهای بلند دیده میشود که با احترام پیش میآورد. در دست دیگر این شخص که تا نیمه بلند شده است، ظرفی دیده میشود که احتمالاً باید عطردان یا گلابپاش باشد.
مرجع:
سایت پژوهش های ایرانی استاد غیاث آبادی
در ایران باستان، ملکه و زنان دربار، عطرهای مخصوص به بانوان را استفاده می کردند. چنان که در شرح احوال Esther یکی از همسران خشایارشاه آمده است، وی پیش از آنکه به عنوان ملکه انتخاب شود، به مدت ۶ ماه با
روغن مرمکی
و
۶ ماه با مواد خوشبوکننده دیگر تدهین شد تا برای روز مسابقه انتخاب ملکه آماده شود.
استر، همسر خشایارشاه، درحال تدهین با روغن مرمرکی و آماده سازی برای روز انتخاب ملکه
Source:
ayalasmellyblog
Main source: Book of Esther
در فهرستی که پس از شکست داریوش سوم (330 ق.م.) به دست اسکندر، از بخشی از اموال وی تهیه شد، به 14 عطرساز نیز اشاره شده است. به طور کلی 40 نفر عطرساز به همراه موکب شاه، به هر کجا که وی میرفت، میرفتند تا شاه در همه حال به انواع عطریات مورد نیاز خود دسترسی داشته باشد.
پس از هخامنشیان
پس از دوران هخامنشی، در دیگر ادوار ایران باستان نظیر پارتی و ساسانی، روغنهای معطر همچنان به عنوان جزء لاینفک زندگی و آداب مذهبی مورد استفاده قرار میگرفتند چنان که در دوران پارتی از روغنها و اسانسهای معطر برای تکمیل آرایش چهره زنان، پادشاهان و مغان (ج مغ: روحانیون دین زرتشتی) استفاده میشد.
در دوره ساسانیان تجارت عطریات و موادی چون عود و صندل و کافور که از هند به ایران وارد میشد ، تجارتی پرسود بود.
خلفای اموی و عباسی که شیفته تجمل و اشرافیت دربار پادشاهان باستانی ایران بودند، موی سر و ریش را به تقلید از آنان، با مشک سیاه میکردند.
در این ادوار، ایران همچنان به عنوان یکی از مراکز معتبر عطرسازی جهان به شمار میآمد، در ایالتهای مختلف ایران، روغنهای معطر گوناگون از قبیل: عطر بنفشه، عطر نرگس، عطر سوسن، عطر زنبق، عطر مورد، عطر مرزنگوش، عطر بادرنگ تهیه میشد و عطر بهارنارنج تهیه و به کشورهای مشرق زمین، صادر میشد. عطری که از خیساندن گلبرگهای گل سرخ، در روغنهای مخصوص و در فیروزآباد فارس به عمل میآمد، معروف بود.
در میمند فیروزآباد هنوز هم یکی از مرغوبترین گلابهای کشور تولید میشود
ایرانیان علاوه بر گلهای معطر یاد شده که از گلبرگهای آنها برای تهیه روغنهای معطر استفاده میکردند، از صمغ گیاهانی نظیر کافوری و یا چوب درختانی نظیر صندل و آبنوس و تخم گلهایی نظیر آنچه که از درخت بان به دست میآمد نیز عطرهای گوناگون، تهیه و تولید میکردند. عطری که از چوبهای معطر تهیه میشد. عمدتا از طریق تقطیر بدست میآمد.
مشک
استفاده از عطریات با منشأ حیوانی نظیر مشک و عنبر نیز معمول بود. عطریات به طور کلی به دو صورت مفرد و مرکب تولید و به کاربرده میشد. برای نمونه از روغنهایی که از گلهای معطری چون نرگس، یاس و گل سرخ تهیه میشد، برای چرب کردن بدن و یا موی سر و ریش به منظور خوشبو کردن آنها استفاده میکردند. عطرهایی که از طریق تقطیر به دست میآمد، عمدتا به منظور معطر کردن جامه و یا جای خواب به کار میرفت. از موادی مانند مشک برای معطر کردن و نیز رنگ کردن موی سر و ریش – به واسطه رنگ سیاه آن – استفاده میشد. اما ذوق و سلیقه لطیف ایرانی، از ترکیب کردن این مواد با یکدیگر نیز گونههای متنوعی از عطریات و مواد خوشبو آفرید که شاید بتوان آنها را (عطریات مرکب) نامید.
مشک ماده سیاه رنگ و خوشبویی که در ناف آهوی ختایی تشکیل می شود. (معین)
مشک بر چهار قسم خواهد بود اول را ترکی نامند از حیوانی شبیه به آهوی چینی بطریق حیض یا بواسیر دفع شود بر روی سنگها منجمد در غایت خوشبویی چنانکه بوی آن رعاف آوردو رنگش زرد و با صلابت باشد و قطعات آن دراز و قلیل الوجود است . دویم تبتی و آن از نافه حاصل شود که خون اطراف در ناف جمع شده بعد از رسیدن به سبب خارشی که در پوست آن حادث شود بر سنگها مالیده تا جدا شود. سیم چینی که بعد از ذبح حیوان اطراف ناف آن را به دست مالیده تا خون اطراف در ناف جمع شود. پس با ناف آهو بریده خشک نموده به اطراف برند و آن با صلابت باشد. چهارم هندی و آن خونی است که از ذبح آن حیوان گرفته با جگر و سرگین روده او مخلوط نموده قدری مشک خالص به آن ممزوج ساخته در نافها کرده باطراف فرستند. علامت غش آن سیاهی مفرط و سنگینی آن است
توصیف مشک در لغت نامه دهخدا
غالیه
از جمله معروفترین عطریات مرکب میتوان به
غالیه اشاره کرد که
یکی از هفت آرایه زنان به شمار میآمد و برای تکمیل شش آرایه دیگر یعنی: سرخاب، سفیداب، وسمه، سرمه، حنا و زرک ( یا همان اکلیل، دانههای طلایی رنگی که از ورقههای نازک طلا ساخته میشد و زنان به مو و صورت میپاشیدند) مورد استفاده قرار میگرفت. این نوع عطر که آن را
عطر مثلثی نیز خواندهاند، خوشبویی مرکب از مخلوط مشک و عنبر و دیگر عطریات بود و آن را برای سیاه کردن مو نیز به کار میبردند. غالیه را از مواد معطر دیگر نظیر: عود و عنبر و صندل و نیز عود و عنبر و گلاب هم میساختند.
عطرهای مرکب
به طور کلی ترکیبی از ۳ نوع ماده عطرین به دست میآمد:
الف) مواد معطر جامد مانند مشک و عنبر و کافور
ب) روغنهای معطر نظیر « بان »
پ) عرقهای معطر نظیر گلاب و بیدمشک
چو بان و چو کافور و چون مشک ناب
.....
چو عود و چو عنبر چو روشن گلاب
در این بیت شعر، از ۶ ماده معطر باستانی نام برده شده است
(شعر از فردوسی)
دستنبو و شمامه
دستنبو یکی دیگر از عطریات مرکب، گلولهای به شکل گوی و آمیختهای از مشک و عنبر و دیگر عطریات بود که آن را به دست میگرفته و میبوییدند و لمس آن سبب معطر شدن دست نیز میگشت.
شمامه نیز گلولهای به شکل گوی و آمیخته از چند ماده خوشبو و آن را مانند دستنبو به کار میبردند. از شمامه بیشتر در مجالس بزرگان استفاده میشد، چنان که در تاریخ بیهقی در وصف مجلس « بار دادن» (به حضور پذیرفتن درباریان، بزرگان، سفرا و نمایندگان و گاه عامه) در عهد مسعود غزنوی، به خوانچههای رزینی اشاره شده است که بر آنها نهاده بودند.
گونهای دیگر از عطریات مرکب را از در هم آمیختن مشک و عود و عنبر تهیه میکردند.
هر پاره یک گز درازی و گزی خشکتر پهنا و بر آن شمامه های کافور و نافه های مشک و پاره های عود و عنبر.
(تاریخ بیهقی چ ادیب ص 550)
عبیر
عبیر نیز ماده خوشبوی مرکب دیگری بود که از طریق مخلوط کردن مشک و زعفران و گلاب و صندل، تولید میکردند. عبیر که یکی از مواد اصلی ساختن عطرهای مرکب بود، مادهای صمغگونه، چرب و خوشبو بود که از امعای نوعی وال تهیه میشد و آن را همچنین در ساختن گردنبندی به نام ‹عنبرینه› به کار میبردند. بدین ترتیب که زیور خاصی را به عنبر میآغشتند و اطراف آن را با جواهر تزئین کرده و به گردن میآویختند. عنبر را به منظور ساختن شمع نیز تولید میکردند، چنین شمعهایی، شمع عنبر نام داشت و هنگام سوختن، بویی خوش میپراکند.
مشک نیز که در عطریات ترکیبی و نیز به تنهای به کار میرفت، مانند عنبر، منشأی حیوانی داشت و آن را از کیسهای به حجم نارنج در زیر شکم آهوی ختنی به دست میآوردند. این کیسه دارای منفذی است که از آن روغن قهوهای رنگ با بوی بسیار خوش و تند میتراود. پس از شکار آهوی نر، بر شکم و اعضای او دست میمالیدند تا خونی که در اطراف ناف حیوان بود، به درون نافه جاری و در آنجا سرد و جامد شود. سپس نافه را از بدن آهو جدا میکردند و به مدت یکسال در مکانی مناسب میآویختند. سپس آن را میساییدند و به کار میبردند.
گلاب ایرانی
گلاب عطر کهنسال سرزمین ما نیز که از جمله معروفترین عطریات گیاهی است، حاصل استخراج و تقطیر گلبرگهای گل محمدی است و کاربرد آن امروزه نیز به منظورهای گوناگون رایج است. حضور این عطر خالص و خوشبو در زندگی ایرانی، به حدی است که اغلب در محاوره آن را همراه کلمه عطر و به صورت « عطر و گلاب » یاد میکنند.
دانشمند بزرگ ایرانی بوعلی سینا با اختراع سیستم مبرد توانست برای اولین بار از گل رز، اسانس خالص تهیه نماید.
علاوه بر گل سرخ و گل محمدی، از دیگر گلها و گیاهان عطرین چه از طریق عصاره روغنی و چه استفاده مستقیم از گلبرگهای آنها، برای مقاصد گوناگون استفاده میشد که از جمله آنها میتوان از: شاهسیرم (ریحان)، سوسنبر، شنبلید، ضیمران، قرنفل و یاس نام برد. استفاده از عطر دلنشین گل یاس، امروزه نیز در سراسر جهان نیز رایج است.
در فرهنگ ما، مواد معطر، نه فقط خاص زندگان است بلکه «درگذشتگان» نیز از آن بیبهره نمیمانند. برای نمونه صمغ سفیدرنگ و خوشبوی کافور که با شکاف دادن تنه درخت و یا عصاره کافور که از طریق تقطیر چوب درخت آن حاصل میگردد، برای غسل و شست و شوی بدن درگذشتگان برای سفر ابدی، آنان به کار میآید. همچنین آن را بر هفت نقطه سجدهگاه (پیشانی، کف دو دست، سر زانوی دوپا، دو نوک انگشتان شست پا)ی درگذشته میمالند و به اصطلاح، «حنوط» میکنند. لازم به ذکر است که در قدیم از عصاره کافور برای خوشبو کردن جامه و بستر و نیز با سوزاندن صمغ آن در آتش برای معطر کردن محیط استفاده میکردند.
موزه گلاب گیری تهران - اردیبهشت ۹۵
عطاری
به طور کلی، پیشه عطاری که در پیوندی مستقیم و تنگاتنگ با عطر و عطریات بوده است، از مشاغل رایج در قدیم بود و در میان مردم اعتباری ویژه داشت. عنوان عطار (صاحب پیشه عطاری) در آغاز بر فروشنده عطریات و گیاهان مولد رنگ، اطلاق میشد و از آنجا که عطرها و گیاهان رنگی (مولد رنگی)، اغلب خاصیت دارویی نیز دارند، مفهوم عطار، توسعه یافته و فروشنده مطلق داروها، به نام عطار خوانده میشد.
پیشه عطاری، به خصوص هنگامی که به تهیه و ساخت عطریات مربوط میگردد، پیشهای ظریف و هنری دقیق است . عطاران، نه فقط با انواع گیاهان و مواد معطر و تهیه مواد عطری از آنها آشنا بودند، بلکه از خواص دارویی بسیاری از گیاهان معطر، برای درمان بیماران سود میبردند.
برای نمونه، گلاب را برای رفع سردرد بیماران تجویز می کردند و یا علاوه بر استفاده از گلبرگهای بنفشه معطر به منظور تولید عطر بنفشه، آنها را به عنوان ملین برای مداوای بیماران به کار میبردند.
موزه گلاب گیری تهران - اردیبهشت ۹۵
عطاران، در کشورهای اسلامی، بازارهای خاصی داشتهاند، برای نمونه در تاریخ بخارا در ضمن وصف وقایعی در سال 150 هـ.ق. به بازار عطاران نیز اشاره شده است. فضای این بازارها، همواره سرشار از بوی انواع عطرهای گوناگون بود و عطاران در میان مردم از شهرت و اعتباری خاص برخوردار بودند. حرفه عطاری، عموماً حرفه ای موروثی بود و پدران در عطاریهای خویش شیوههای دقیق و ظریف تهیه و تولید عطریات و انواع داروها را به پسران خود میآموختند. اغراق نیست اگر گفته شود که عطاران ایرانی، از جنبه معنوی در حقیقت میراثداران (عطرساز)ان ایران باستان بودند و دکانهای ایشان که به نام(عطاری) خوانده میشد، نه فقط محل تولید و فروش عطریات گوناگون بلکه در حکم داروخانههای امروزین بود.
ظروف سنتی نگهداری از عطر و گلاب
موزه گلاب گیری تهران - اردیبهشت ۹۵
اما هنر عطاران، تنها محدود به تهیه و تولید عطریات نبود بلکه نگهداری از عطرها که بسیاری از آنها فرار بودند و به سرعت تبخیر میشدند و یا در صورت نگاهداری در مکانهای نامناسب، کیفیت مطلوب خود را از دست میدادند، نیز هنری دیگر بود. عطاران، عطریات را در صندوقچههایی کوچک به نام طبله نگاهداری و در صندوقچهها را با موم، محکم میکردند تا بدین وسیله بوی خوش و خاصیت مواد معطر از میان نرود.
گلاب گیری با قرع و انبیق
انبیق وسیله ساده ای که جابر بن حیان، کیمیاگر برجستهٔ ایرانی به منظور تقطیر مواد طراحی کرد. این ظرف برای گرم کردن مخلوط ها و جمع آوری و هدایت بخارهای حاصل بکار می رفت.
قرع و انبیق دستگاهی است که جهت تقطیر مایعات به کار میرود، و آن مجموع دو ظرف است یکی قرع که دیگی است شبیه کدو برای جوشاندن موادی است که میخواهند تقطیر کنند و دیگری انبیق که جهت تقطیر بخارات حاصل از قرع است . (از دایرةالمعارف فارسی ).
موزه گلاب گیری تهران - اردیبهشت ۹۵
گلاب گیری در پارک آب و آتش تهران - خرداد ۹۵ - عکس از احسان حسنانی
تاریخچه عطر در جهان
عطرها در زمان گذشته ابتدا از کشور مصر وارد بازار تجارت شدند. اشیایی که هنوز بوی گل حنا را در خود نگه داشتهاند در مقبره امپراتوران پیشین پیدا شدهاند. در معابد بخورهایی داده میشد و حیوانات را قبل از سوزاندن با مواد معطر پر میکردند تا بوی بد سوختن از بین برود. مصریان نیز مانند یونانیها به لباس خود عطر میزدند.
کتاب انجیل به مرهم معطر، انقوزه و سایر مواد معطر اشاره دارد.
در قرآن کریم نیز از مواد معطر مانند مشک و گل سنبل (hycinth) یاد شده است.
در افسانه یونان، آفرودیت اولین زنی بود که از مواد معطر استفاده میکرد.
اختلاط مواد معطر توسط فردی بنام نئوفراستوس شرح داده شده است که نوشتههای او نشان میدهد که این هنر بخوبی در زمان او پیشرفت کرده بوده است.
عربها در توسعه تجارتی خود چوب صندل را از هند و گل میخک و پاچولی (نعناع هندی) را از مالایا وارد نمودند.
اولین عطر مدرن توسط هانگری واتر در اواخر قرن چهارم از مواد معطر آرایشی اروپایی از رزماری تقطیر شده ساخته شده و بنام Eau de Colgne (ادکلن) شهرت یافت و تا زمان ملکه ویکتوریا مورد استفاده قرار گرفت.
عطر دیگری توسط دوشس نرولی معرفی شد که Orange-flower water (آب گل پرتقال) میباشد عطر نرولی از عطرهای معروفی میباشد که اولین بار توسط جان ماریا فارینا با عنوان ادکلن معرفی شد. پیشرفت در این فراوردهها منجر به توسعه کاشت گل در فرانسه شد، جایی که هنوز هم از گل رز، یاسمن و اسطوخودوس عصارهگیری میشود و عطرسازان آن را بسیار با ارزش میدانند. در انتهای قرن 19 صنعت شیمی رو به کار عطرسازی آورد که با سنتز آلدئیدهای خوشبو شروع شد و منجر به ساخت عطر معروف شانل شماره 5 (chanel N0.5) در سال 1921 شد که بوی گل میداد. امروزه عطرسازان صدها اجزای معطر سنتزی و همچنین مواد معطر طبیعی را در اختیار دارند.