احسانحُسنانی
مدرس مراقبت از پوست
برای دریافت آموزش های رایگان، کلمه هدایا را با واتسپ به شماره 09017562749 بفرستید.
برای اطلاع از سرفصلهای پکیج آموزشی مراقبت از پوست و مو، کلمه پکیج را با واتسپ به شماره 09101971690 بفرستید.
شماره های درج شده فقط برای دریافت آموزش های رایگان و اطلاع در مورد پکیج های آموزشی و وبینارها است.
در حال حاضر فرصت پاسخگویی به سوالات وجود ندارد.
چکیده: جزئیات آناتومی و فیزیولوژی بویایی خیلی علمی و پیچیده است. اما از آنجا که بنای این کتاب را بر سادگی گذاشته ام، هر یک از این سلولها را با یک نام ساده می خوانیم که با شکل و عملکرد هریک تناسب داشته باشد.
آناتومی و فیزیولوژی بویایی
بینی یک انسان حدود 5 تا 6 سانت است. یک مداد بردارید و از قسمت انتهای آن به اندازه 7 سانتی متر روی آن علامت بزنید. سپس مداد را کنار بینی خود نگه دارید و روبروی آیینه بایستید. اگر این مداد می توانست داخل بینی تان فرو رود و 7 سانت وارد شود، آنگاه می توانست به حسگر های بویایی برخورد کند.
در فاصله 7 سانتی متری هر یک از سوراخ های بینی، یعنی تقریباً در داخل جمجمه، دو بافت پوششی به نام اپیتلیوم وجود دارد که ضخامت هر یک، تقریبا یک میلیمتر و سطح هر کدام یک سانتی متر مربع است (کومینگز، فصل 39). سلول های عصب بویایی در اپیتلیوم قرار گرفته اند (آقای بهزاد بابایی نویسنده کتاب اصول و مبانی عطرسازی، اپیتلیوم را روپوشه بویایی ترجمه کرده اند که ترجمه جالبی است).
در داخل اپیتلیوم، علاوه برسلول های حسگر بویایی ، چند نوع سلول دیگر هم وجود دارد که به صورت ستون های عمودی کنار هم قرار گرفته و هر یک نقشی ایفا می کنند.
جزئیات آناتومی و فیزیولوژی بویایی خیلی علمی و پیچیده است. اما از آنجا که بنای این کتاب را بر سادگی گذاشته ام، هر یک از این سلولها را با یک نام ساده می خوانیم که با شکل و عملکرد هریک تناسب داشته باشد.
برای کسانی که دوست دارند مبحث را علمی تر یاد بگیرند، معادل علمی و انگلیسی هر یک در پاورقی نیز درج شده است.
همانطور که در شکل می بینید، در داخل اپیتلیوم چهار نوع سلول وجود دارد:
سلول های نوزاد یا سلول های بنیادی که قابلیت تقسیم شدن دارند.
سلولهای بچه که قدی کوتاه و شکلی شبیه ارلن دارند. به ازای هر ده سلول های حسگر بویایی، یکی از این سلولها وجود دارد.
سلول های حسگر بویایی یا نورون های بویایی که تاژک دارند. (پدر سیبیلو در شکل زیر)
سلول های حامی که کارشان فاصله انداختن بین سلول های حسگر است. (مادر در شکل زیر)
این سلول ها به صورت ستون ها موازی هم قرار گرفته اند. ترتیب قرار گیری این سلولها به صورت شماتیک در شکل بالا نمایش داده شده است.
در بین این سلولها، تنها سلولی که به صورت مستقیم در درک بویایی نقش دارد، سلول های حسگر بویایی هستند. به همین علت در این کتاب در مورد ساختار این سلول بیشتر صحبت می کنیم.
سلول های حسگر بویایی به شکل یک چماق دو دسته است که بخش برآمده آن در قسمت وسط قرار گرفته است و هسته سلول در بخش چماقی است.
دسته های این چماق، آکسون نام دارد.
دسته پایینی این چماق را دندانه هم می نامند.
در بالای اپیتلیوم، یک بافت نرم وجود دارد که در این بافت نرم آکسون ها به هم متصل شده و تشکیل رشته های به هم تنیده را می دهند. در داخل این بافت نرم، همچنین غده ای وجود دارد که مخاط بویایی را ترشح می کند. وظیفه این غده، چرب نگه داشتن سبیل سلولهای بویایی است. سلولهای بویایی وقتی سبیل شان چرب باشد بهتر کار می کنند.
در انتهای دسته پایینی، پرزهایی به نام تاژک های بویایی وجود دارد. این تاژک ها همیشه با مایع لزجی به نام مخاط بویایی مرطوب هستند.
وقتی چیزی را بو می کنیم، مولکوهای آن ماده از داخل مجرای بینی عبور کرده و پس از طی یک مسیر پر پیج و خم و پر فراز و نشیب، خودش را به سبیل چرب سلول های بویایی می رساند.
در داخل بینی سه شاخک کوه مانند وجود دارد که روی سطح آنها از مخاط پوشیده شده است. مثل سه کوه که باران خورده و خیس شده است. بسیاری از مولکول ها پایشان در گل و لای دامنه این کوه گیر کرده و هیچ گاه به قله نمی رسند. به عبارت دیگر مولکول های زیادی، جذب این ماده لزج شده و وارد سیستم بویایی نمی شود.
برعکس، برخی مولکول ها آنقدر نافذ هستند که بدون بو کشیدن هم، از طریق مکانیزم نفوذ وارد سیستم حسگر بویایی می شوند. مثلا بوی پیاز روی این کوه ها راه نمی رود. از روی آنها پرواز می کند.
مولکول های برخواسته از مواد مختلف در تماس با اپیتلیوم قرار گرفته و سلول های حسگر بویایی را تحریک می کند. سپس سیگنال های الکتریکی که در سلول های بویایی تولید می شود توسط آکسون ها به داخل پیاز بویایی منتقل می شود. پیاز بویایی که در قسمت پایینی و جلویی مغز قرار گرفته، جایی است که در آن اطلاعات منتقل می شود. در واقع پیاز بویایی نقش ایستگاه رله را ایفا می کند. در داخل این ایستگاه، یک بخش کروی وجود دارد که نورون های اولیه بویایی را به نورون ها ثانویه متصل یا هم آیه می کند.
سپس اطلاعات از طریق نورون های ثانویه وارد بخش لیمبیک مغز گردیده و پردازش می شود.
BLEND, Harmonious mixture of perfumery ingredients. = به آمیزه همگنی از مواد عطری بلند می گویند
MUGUET, The French term for Lily of the Valley. One of the three most used florals in perfumery. = موگه یا لیلی دره یكی از سه نوت گُلی مهم در عطرسازی
MOUILLETTES, Strips of odorless white blotting paper, which the perfumer uses to evaluate a scent as it develops. = كاغذهای بلاتر كه برای ارزیابی رایحه یك عطر توسط عطار مورد استفاده قرار می گیرد.
AMBERGRIS, Lumps of oxidized fatty compounds, whose precursors were secreted and expelled by the Sperm Whale. Ambergris is commonly referred to as “amber” in perfumery. = آمبرگریس، تودههایی از تركیبات چرب اكسید شده كه پیشسازهای آن توسط نهنگ عنبر ترشح شده و از بدن او خارج شده است. آمبرگریس را در عطرسازی به اختصار عنبر میگویند.
IONONES, One of the most valued synthetic perfume ingredients. They have a fresh, violet aroma and were first introduced into perfumery in 1936 in Violettes de Toulouse. = آیونونها: یكی از باارزش ترین مواد عطری سنتزی، رایحه تازه و گل بنفشه دارند. در سال 1936 به صنعت عطرسازی معرفی شدند.
DRY DOWN, The final phase of a fragrance – the character which appears several hours after application. Perfumers evaluate the base notes and the tenacity of the fragrance during this stage. = فاز انتهایی عطر ویژگی كه چند ساعت بعد از استفاده باقی می ماند.
ATTAR (OTTO), From the ancient Persian word “to smell sweet.” Attar or otto refers to essential oil obtained by distillation and, in particular, that of the Bulgarian rose, an extremely precious perfumery material. = عطار، از لغت فارسی رایحه شیرین میآید. عطّار یا عطو به اسانس روغنی گفته میشود كه با روش تقطیر به دست میآید مثل اسانس روزه بلغاری و مواد باارزش عطاری.
COUMARIN, A chemical compound with a sweet, distinctive vanilla-like odor with grassy elements. Found naturally in some plants, it may also be produced synthetically. It is used by perfumers as a base note to add warmth and depth. = كومارین: ماده ای شیمیایی با رایحه شیرین و شبیه وانیل. از كومارین به عنوان نوت پایه در فرمولاسیون عطر اضافه می شود تا به آن گرما و عمق ببخشد.
ALCOHOL, Denatured ethyl alcohol is added to a fragrance compound to serve as the carrier. It modifies the fragrance intensity and makes application to the skin easier. Concentration of alcohol to perfume oils varies from perfumer to perfumer. = الكل، اتیل الكل دناتوره به تركیب عطر اضافه میشود تا به عنوان حامل استفاده شود. الکلها شدت عطر را اصلاح میکنند و استفاده از آن روی پوست را آسانتر مینمایند. غلظت الكل در عطر و نسبت آن به اسانس از عطّار به عطّار متفاوت است.
olfactory glomerulus = synapse = spherical structure located in the olfactory bulb of the brain = ساختار کروی در داخل پیاز بویایی مغز که رشته های عصبی اولیه را به رشته های عصبی ثانویه پیوند می دهد (هم آیه می کند).